دیانت
جمعه, ۲۸ دی ۱۳۹۷، ۰۲:۰۸ ب.ظ
امیر چنین ملّت دوست بود که گزارش همه مدارس ایران را بِدو می دادند. فلان طلبه چراغ شبش به مطالعه می سوزد یا خاموش است تا هر عالِمی را به میزان علم و عملش بشناسد. محاکمه یکی از خویشانش را با بیگانه، به عالمی بزرگ محترم رجوع نموده. عالمْ جاهل از دیانت واقعی امیر بود. به خوش آمد امیر رفته نظریه اش را در آن محاکمه محرمانه پرسیده بود. آن گاه امیر بی اعتنایی کرده و او را از حکومت منع فرمود.
به عهد امیر هیچ فرمانگذار ایالتی را جرأت نبود یک دسته گل یا دانه بِهْ و نارنج هدیه احدی را بپذیرد، چه رسد مرغ و برّه و... شتاب در سدّ ابواب تجارت خارجه اش تا جایی بود که سنگ چخماق تفنگ را دانه ای یک پول از خارجه می آوردند. سیصدتومان اجرت بیست نفر پیاده گردان داد، رفتند از صحرای ارومی سنگ چخماق جُسته بیاوردند و گفت: یک پول ایران نباید از مملکت بیرون رود ولو به مدت بیست سال باشد
۹۷/۱۰/۲۸