امیرکبیر و مذهب
امیر شخصا مردی متدین، متعبد و مقید به اجرای دستورات دین مقدس اسلام بود و البته برخلاف بیشتر رجال متدین و متعصب آن زمان، روشنبینی و خوشفکری خاصی در زمینه اعتقادات دینی داشته و حتی بسیار از خواستههای مدنظر روحانیون و مسلمانان روشنفکر و مطلع امروز که نمیتوانند آنها را با سطح افکار عمومی مسلمانان وفق دهند و در برنامه اصلاحات آن روز امیرکبیر به چشم میخورد.
امیرکبیر با کمال شهامت با بعضی از بدعت ها و پدیدهها که به غلط به اسم دین مردم را منحرف میکرد، مخالفت میکرد و بعضی از شخصیت های بهظاهر مذهبی را که از شخصیت و نفوذ مذهبی خود سوءاستفاده میکردند مورد مؤاخذه قرار میداد.
جای تاثر و تاسف است که افراد روشنفکر و متجدد هم که میخواهند بحثی از اقدامات مذهبی امیرکبیر بنمایند فقط به سراغ زیارت عاشورا و نماز شبخواندن و حضور او در مجالس روضهخوانی و تعمیر مساجد و مدرسه و امامزاده و موضوعاتی دیگر از این قبیل میروند و ابدا توجهی به این مساله که تمام رشتههای اصلاحی امیر عین خواسته اسلام و قرآن و وظیفه قطعی یک زمامدار مسلمان است نمیکنند؟ مگر مبارزه با ارتشاء و فساد، هرجومرج، جلوگیری از غارت بیتالمال، ازبینبردن پارتیبازی و خریدوفروش پست و مقام، اجرای عدالت و قانون و تقسیم پست ها به مقیاس لیاقت و ارزش اشخاص، استخراج معادن و ذخایر کشور اسلامی، اشاعه علم، فرهنگ و هنر و نیز اقتباس علوم و فنون جدید ملل دیگر از متن وظایف فردفرد مسلمین و مخصوصا روساء و زمامداران مسلمان نیست؟